بی قرار

تراوشات دل بی قرار من

بی قرار

تراوشات دل بی قرار من

محکمه عشق

به نام دوست 

تو خاص ترین من بودی که بی اجازه وارد زندگی من شدی. 

تو دزد دل ،قرار، قلب و اینده من بودی که من به رسم ایین زندگی و قانون شهری که در ان می زیستم تو را به دادگاه کشانده و به جرم سرقت تو را در جلسه محاکمه حاضر گردانیدم. 

از اینکه همه ی سرمایه مرا از من ربوده بودی شاکی بودم. 

در جلسه محاکمه انقدر نجابت به خرج دادی و مرا شیفته ی چشمانت کردی ،که به خاطر ان شیفتگی رضایت دادم اما شرط کردم که هیچ وقت دیگر به سرزمین قلبم پا نگذاری. 

چند وقت پیش متوجه شدم که بی صدا دوباره سرکی به قلبم کشیده ای. 

این بار عصبانی تر از قبل بودم چون این بار همه چیزم را برده بودی تو تمام ارزوهام رو 

 دزدیده  بودی. 

دوباره تو را به محاکمه کشاندم این بار کاری از چشمانت بر نمی امد راه چاره ای نداشتی 

من بی رحمانه در جایگاه شاکی ایستادم و فریاد سر دادم که من خواستار عدالتم. 

ترسیدی از ترس به خود پیچیدی اما نمی توانستی کاری کنی. 

وکیلت بیشتر از خودت ترسید بیشتر از خودت التماس کرد اما من تصمیم خود را گرفته بودم 

از ته دل می خواستم محاکمه شوی تا خودم با چشمان خود بی رحمانه عذاب کشیدنت را 

تماشا کنم. چون می دانستم تو بالاترین جنایت را در حق من کرده ای و می دانستم پاسخ 

این جنایت حتما حبس ابد خواهد بود. 

قاضی محکمه بعد از شور حکم داد حکمی که تو از شنیدنش جا خوردی اما من به خاطر این 

حکم این بازی را راه انداخته بودم. 

قاضی حکم داد که 

 سارق ارزوهای شاکی محکوم به حبس ابد در سلول قلب شاکی است. 

من از این حکم خوشحال شدم ولی تو بی رحمانه خندیدی........ 

خنده های مرموزانه که هیچ وقت معنایشان را نفهمیدم. 

 

 

                                                                                                          رها

نظرات 6 + ارسال نظر
حس سبز پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ق.ظ http://www.hesesabz.blogsky.com

سلام دوست من.زیبا بود.مرسی.

سلام
مرسیییییییییییییی

من وتو جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:51 ب.ظ http://ashenay1.blogfa.com

سلام

خیلی قشنــــــــــــــــــــــــــــــــــــگ بود


مرســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

سلام
ممنونم.

خانوم شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:49 ب.ظ http://khanoomstory.blogsky.com

عزیزمممم عاشق شدی؟

علی شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:07 ب.ظ http://tashachee.blogsky.com

باسلام به تو دوست عزیز،من نو که یادت هست،آقای رک.
دفعه قبل خیلی عجله داشتم یادم رفت آدرس رو برات بزارم.
راستی ببخشید اگه ناراحت شدی،من کلا خیلی آدم رکی هستم،(البطه نه اینکه یه کاری کنم که فرد روبروم ناراحت بشه)،به هر حال ببخشید.راستی من توی سایت www.assassinsorder.com هم نویسنده هستم،خیلی ممنون میشم اگه یه سری بزنی و اگه دوست داشتی لینک کنی.
از این چیز ها رد بشیم،وبت خیلیییییییییییییییییییییییییییی قشنگه،ادامه بده تا آخرش.
به امید رسیدن به آسمان اول

سلام
نه اتفاقا ناراحت نشدم گفتم که از ادمهای رک خوشم میاد
ممنونم
با افتخار لینکتون می کنم.

علی یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:41 ب.ظ http://tashachee.blogsky.com

سلام دوست خوبم.من شما رو با اسم خاطرات و دلتنگی های دل ها لینک کردم.اگه اسم دیگه ای دوست داشتید بگید که اسمتون رو عوض کنم.راستی اگه مبشه من رو بااسم (ویروس تاشاچی) لینک کنید.خیلییییییی ممنونم.

سلام دوست عزیز من و با اسم رها لینک کن.
چشم عوض می کنم.

ل دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:31 ق.ظ

سلام خوبی ؟ چرا با علاف دعوات شد؟راستی خیلی قشنگ نوشتی...

سلام خوبم.
دعوام نشد اعصابم رو بهم ریخت اگه بری پست اگر تو باشی رو بخونی متوجه میشی.
ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد